یا صاحب الزمان ادرکنی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حکایت......

18 فروردین 1400 توسط فاطمه اگاه

​#حڪـایــت

?حضرت سلیمان و مورچه عاشق

??روزی حضرت سلیمان مورچه‌‌ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاکهای پایین کوه بود.

از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می‌‌شوی؟!

??مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می‌‌خواهم این کوه را جابجا کنم.

?حضرت سلیمان فرمود:

تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی‌‌‌توانی این کار را انجام بدهی!

مورچه گفت:

تمام سعی‌‌ام را می‌‌کنم…

?حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد.

?☁️مورچه رو به آسمان کرد و گفت:

خدایی را شکر می‌‌گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می‌‌آورد!

??تمام سعیمان را بکنیم، 

پیامبری همیشه

در همین نزدیکی است…

┄┄┅┅┅❅?❅┅┅┅┄┄

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا صاحب الزمان ادرکنی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • امام زمان(عج)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس