مولای غریبم ......
مولای غریب و مهربانم
چقدر دلم تنگ است
برای صدای خوش ناشنیدهات !
برای صورت ماهت !
برای خال رخسارت !
برای تاب گیسوانت !
برای عطر تنت !
برای ابهت و هیبت علویات !
برای همهی چیزهایی که
از تو دوست دارم اما ندیدهام !
برای همه آنچه از تو باید بدانم و نمیدانم !
آقاجان بخاطره قلب شکسته من بیا ?